فیلم خوره

فیلم خوره

دیالوگ ، تریلر ، بیوگرافی و خلاصه همه چیز درباره سینما.
فیلم خوره

فیلم خوره

دیالوگ ، تریلر ، بیوگرافی و خلاصه همه چیز درباره سینما.

وودی آلن،مرد نامعقول

وودی آلن همیشه به عنوان کارگردانی شناخته شده که در فیلم هایش به سوالات سختی همچون معنای زندگی،معنای روابط افراد با یکدیگر و هدف و نتیجه زندگی انسان و سوالات مشابه و پیچیده به سادگی می پردازد و اگر بیننده توجه خوبی به کار های او داشته باشد ممکن است جواب سوالات خود را نیز در آنها پیدا کند.

قالب فیلم های او همیشه ساده و بدون تاثیر از رنگ و لعاب های امروزی سینمای هالیوود بوده و تمرکز اصلی او روی شخصیت پردازی و دیالوگ های حساب شده است و همین باعث شده آثار او موافقان و مخالفان زیادی داشته باشد.اما جدا از انتقاداتی که  به کار های او وارد است او یکی از کارگردانان و یا بهتر است بگوییم یکی از بهترین نویسنده های نسل خودش است.



در یکی از کار های جدید او به نام Irrational man که در سال 2015 به روی پرده نقره ای رفت او باز هم به یکی از موضوع های مورد علاقه اش پرداخته:معنای زندگی و هدف انسان از زنده بودن،فیلم داستان یک پروفسور را روایت می کند که در دانشگاه درس فلسفه را ارائه میدهد و خودش به شدت درگیر بی هدف بودن و بی امیدی در زندگی شخصیش است تا این که در نهایت با الهام گرفتن از کتاب "جنایت و مکافات" فکر کشتن یک قاضی فاسد  به زندگی او هدف و امید می بخشد.



حس کردن تاثیر عمیق فلسفه "اگزیستانسیالیسم" در این اثر سخت نیست چرا که در این فیلم بار ها به آن اشاره می شود: زندگی بی‌معناست مگر اینکه خود شخص به آن معنا دهد؛ این بدین معناست که ما خود را در زندگی می یابیم، آنگاه تصمیم میگیریم که به آن معنا یا ماهیت دهیم همان طور که سارتر گفت ما محکومیم به آزادی یعنی انتخابی نداریم جز اینکه انتخاب کنیم. و بار مسئولیت انتخابمان را به دوش کشیم

دیدن این فیلم خالی از لطف نیست به خصوص اگر مخاطب به آثار نویسنده هایی همچون "داستایفسکی،کامو،کانت و سارتر " و دیگر نویسندگان مکتب اگزیستانسیالیسم علاقه داشته باشد.

در اینجا چند دیالوگ از این فیلم زیبا را با هم مرور می کنیم:

"اظطراب سرگیجه ی آزادی است"

"نمیتونستم دلیل زنده بودن رو به یاد بیارم و وقتی به یاد آوردم واسم قابل قبول نبود"

"میخواستم دنیارو عوض کنم و آخرش یه روشن فکر بلا استفاده شدم"

این فیلم شاید نامه تشکری به نویسندگانی مثل داستایفسکی و کانت باشد و یا شاید هم هدف ایجاد تغییری حتی کوچک در نحوی دید افراد به دنیا،در هر صورت یک فیلم دلنشین از یک کارگردان دوست داشتنی است که در عصر فیلم های بی محتوا و خوش رنگ و لعاب مخاطبین خود را واردار به تفکر میکند،چیزی که امروزه حداقل در سینما هالیوود کمتر به چشم می خورد.


سهند نژاد حسینی