فیلم خوره

دیالوگ ، تریلر ، بیوگرافی و خلاصه همه چیز درباره سینما.

فیلم خوره

دیالوگ ، تریلر ، بیوگرافی و خلاصه همه چیز درباره سینما.

آکی کائوریزماکی،سینمای ناشناخته

"آکی کائوریزماکی" کارگردانی است فنلاندی و خوش سلیقه و هوشمند که آثار آن برای طرفداران ایرانی سینما تقریبا ناشناخته است، و این موضوع جای تاسف دارد زیرا فیلم های او در عین سادگی مفهوم هایی غنی و کامل را در بر دارد.کارکتر های او معمولا افرادی تنها،بیچاره و پر دردسر هستند،افرادی که در مسیر زندگی با مشکلاتی ساده اما سنگین روبه رو می شوند.

موضوع تنهایی بشر و تلاش او برای پر کردن این خلاء بزرگ در زندگی اش در فیلم های این کارگردان کاملا مشهود است،و او این موضوع را گاه در قالب کمدی سیاه به تصویر می کشد،او کارکترهای خودش را دوست دارد،کارکترهایی که کمابیش کلیت زندگی همه افراد را در بر می گیرند، و خواسته او این است تا افراد تنها و گوشه گیر بیشتر دیده شوند،خواسته ای که در فیلم "The Match-factory Girl-دختر کارخانه کبریت سازی" کاملا واضح و روشن است.

همان طور که از اسم فیلم پیداست،بیننده داستان دختری تنها را که در یک کارخانه کبریت سازی کار می کند را دنبال خواهد کرد.شخصیت اول فیلم که "آیریس" نام دارد دختری گوشه گیر و تنهاست،اما نه به انتخاب خودش بلکه به دلیل سختی ها،کار و بدی هایی که اطرافیان و جامعه در حق او کرده اند به انزوا کشیده شده و بیننده "آیریس" را در مسیرش به سمت سیاهی دنبال می کند،همانند بیشتر فیلم های " کائوریزماکی" کارکتر ها در بیشتر فیلم ساکت هستند و منظورشان را با سکوت و رفتار های خود نشان می دهند و همین موضوع جذابیت خاصی به آثار او می دهد.کارکتر های او از خودشان و داستان زندگی شان چیزی به بیننده نمی گویند و این وظیفه مخاطب است تا در مسیر فیلم به اکتشاف شخصیت ها بپردازد،شخصیت هایی که با توجه به ویژگی های نامبرده شده بیشتر مواقع مخاطب را شگفت زده می کنند.

در فیلم بعدی او که "The Man Without a Past-مردی بدون گذشته" نام دارد " کائوریزماکی" چاشنی کمدی را در فیلم بیشتر کرده اما با این حال بیننده در طول فیلم لبخندی سرد بر لب خواهد داشت و این نشانه بدی نیست،زیرا اتفاقات فیلم اتفاقاتی کاملا قابل لمس هستند.فیلم داستان مردی میانسال را روایت می کند که بعد از این که توسط افرادی مورد ضرب و شتم قرار می گیرد حافظه خود را از دست می دهد،مخاطب در این فیلم همانند شخصیت اصلی هیچ اطلاعی از گذشته او ندارد و هدف در این فیلم هم این نیست،زیرا " کائوریزماکی" میخواهد نشان دهد که اگر گذشته ما فراموش شود،آیا ما قادر به شروعی دوباره خواهیم بود؟

از نظر تکنیکی فیلم های " کائوریزماکی" از فرمول شناخته شده ی فیلم های کلاسیک اروپایی پیروی می کند،فرمولی که به عمق دادن داستان کمک زیادی می کند و آن ثابت بودن دوربین در بیشتر زمان فیلم،نما و زوایای ساده دوربین است.علاقه " کائوریزماکی" به سیگار،راک اند رول و رنگ آبی در تمامی فیلم هایش قابل مشاهده است و او این علایق را نیز به شخصیت های خود تزریق کرده،شخصیت هایی که با کشیدن سیگار خستگی و شکست خود را دود می کنند،شخصیت هایی که رنگ آبی در بیشتر زمان فیلم در کنار آنهاست رنگی که نشان دهنده تنهایی و سرخوردگی است و موسیقی راک اند رول که در این میان حتی برای چند لحظه آنها را از دنیای تنهایشان نجات می دهد.

" کائوریزماکی" روایت گر داستان تنهایی و گوشه گیری انسان هاست،داستانی که انسان ها بدون حضور کسی آن را تجربه می کنند، و " کائوریزماکی" فقط آن را برای مخاطب عیان می کند تا همه در این تنهایی شریک شویم.

**سهند نژاد حسینی**