فیلم خوره

فیلم خوره

دیالوگ ، تریلر ، بیوگرافی و خلاصه همه چیز درباره سینما.
فیلم خوره

فیلم خوره

دیالوگ ، تریلر ، بیوگرافی و خلاصه همه چیز درباره سینما.

َشکارچی گوزن ؛ سمبلی بدون تاریخ مصرف

خیلی از افراد عقیده دارند که "شکارچی گوزن-The Deer Hunter 1979" یک فیلم "امریکایی" و در مورد جنگ ویتنام است،اما این عقیده کم لطفی به این فیلم است، در حال حاضر و در دوره ای که دیگر "تقریبا" همه مردم متقاعد شده اند که جنگ پاسخ نیست این فیلم ثابت می کند که به یک کشور یا یک موضوع خاص وابسته نیست بلکه یک سمبل است.

" شکارچی گوزن" با مدت زمان 3 ساعت به نظر طولانی می آید اما با توجه به قسمت های به نظر طولانی آن باید دقت کرد که کارگردان در حال شکل دادن یک دنیای نزدیک و قابل لمس است به گونه ای که بیننده نسبت به آن احساس تعلق کند.

فیلم را می توان به سه قسمت تقسیم کرد:قبل از جنگ،جنگ و بعد از جنگ. در قسمت ابتدایی شاهد جمعی از دوستان هستیم که تعدادی از آنان تصمیم به رفتن به ویتنام را دارند،زمانی که شلیک کردن برای گرفتن جان یک انسان نیست و یک سرگرمی تلقی می شود و ما آن ها را در روز های آخرشان قبل از رفتن دنبال می کنیم،همانند جشن عروسی یکی از دوستان و رفتن به شکار و ....
کارگردان(مایکل چیمینو) به خوبی مهره اول دومینو را در ذهن تماشاگر می کارد درست قبل از این که ضربه خود را در انتها به صف دومینو ها بزند،اما در قسمت میانی فیلم که مربوط به جنگ است ما شاهد یکی از نفس گیر ترین صحنه های دنیای سینما هستیم که دو بازیگر اصلی فیلم مجبور به بازی کردن "رولت روسی" می شوند(که در ادامه تبدیل به سمبل فیلم می شود)،و در قسمت انتهایی( که سخن نهایی کارگردان نیز هست )شاهد زندگی بعد از جنگ و تاثیرات آن هستیم.

باید گفت که " شکارچی گوزن" یک فیلم سمبلیک است،انتخاب مناسب "رولت روسی" به عنوان سمبل اصلی فیلم که نشان دهنده احتمال نابودی هر دوطرف و نابودی انسانیت و عقلانیت افراد مجبور به بازی در آن است به خوبی جنگ را تعریف می کند،و شاید زمانی که "آیزنهاور" از "تئوری دومینو" برای توجیه حمله اش به ویتنام و مبارزه با کمونیسم استفاده کرد به این فکر نبود که خود جنگ،نه هدف آن،چگونه می تواند زندگی یک فرد و در ادامه افراد مرتبط با او را مانند فرو ریختن صف دومینو به شدت تحت تاثیر قرار دهد.

شاید نتوان " شکارچی گوزن" را از نظر تکنیک سینمایی و جدا از مفهوم یک شاهکار دانست،گاهی دلایل کافی برای رفتار های کارکتر ها نیست و تدوین فیلم کمی آزار دهنده است و غیبت موسیقی در فیلم تحمل روند کند آن را سخت تر می کند اما بازی های فرا تر از فوق العاده "رابرت دنیرو" و در کنارش "کریستف واکن" و تصویر برداری و قاب بندی های آن  قسمت اعظمی از این نقصان ها را جبران می کند.

در انتها همان طور که کارگردان در قسمت ابتدایی فیلم از پشت شخصیت مرد نظامی کلاه سبز حاضر در عروسی حرف خود را به کارکتر "دنیرو(بیننده)" می گوید،" شکارچی گوزن" یک توهین سخت به کل مفهوم جنگ است و با به نمایش گذاشتن کارکتر هایی خیالی در داستانی خیالی، واقعیتی کریه و زشت را به بیننده ارائه می دهد و تنها کاری که از او در انتهای فیلم با قرار دادن آهنگ "God Bless America" بر می آید آنست که با استعاره قرار دادن "امریکا" برای تمامی کشور های درگیر جنگ درخواست بخشایش کند." شکارچی گوزن" برای هر فرد می تواند نمایانگر یک سمبل یا چند باشد،اما در کل یک فیلم احساسی قوی در قالب جنگ است که شدت و زشتی جنگ را برای بیننده قابل لمس خواهد کرد.